تقویم شاهنشاهی؛ تاریخچه، دلایل شکلگیری و لغو آن
مقدمه؛ چرا تقویم شاهنشاهی مهم است؟
تقویم نه فقط ابزاری برای سنجش زمان، بلکه بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی ملتهاست. در ایران نیز تاریخنگاری همواره با دین، سیاست و هویت ملی پیوند خورده است. یکی از مهمترین تغییرات تقویمی در تاریخ معاصر ایران، تقویم شاهنشاهی بود که محمدرضا شاه پهلوی در اسفند ۱۳۵۴ آن را جایگزین تقویم هجری شمسی کرد.
این تغییر به ظاهر ساده، پیامدهای عمیق سیاسی و اجتماعی به همراه داشت و بهعنوان یکی از اقدامات بحثبرانگیز رژیم پهلوی در تاریخ معاصر ثبت شده است.
آغاز تقویم شاهنشاهی در ایران
در ۲۴ اسفند ۱۳۵۴، مجلسین شورای ملی و سنا با تصویب لایحهای، مبنای تاریخ رسمی کشور را از هجری شمسی به شاهنشاهی تغییر دادند. بر اساس این قانون:
- مبدأ تاریخ جدید، سال تاجگذاری کوروش بزرگ، بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی تعیین شد.
- بهجای سال ۱۳۵۵ هجری شمسی، سال ۲۵۳۵ شاهنشاهی آغاز گردید.
- تمامی اسناد رسمی، مکاتبات دولتی و حتی رسانهها موظف شدند از این تاریخ استفاده کنند.
شاه این تصمیم را بخشی از سیاستهای فرهنگی خود برای بازسازی عظمت ایران باستان معرفی کرد.
اهداف شاه از ایجاد تقویم شاهنشاهی
بازگشت به هویت باستانی
محمدرضا پهلوی باور داشت که مشروعیت حکومتش باید نه از مذهب، بلکه از تاریخ باستانی ایران سرچشمه بگیرد. او خود را وارث کوروش و داریوش معرفی میکرد و تلاش داشت هویت ملی ایرانیان را به گذشته قبل از اسلام پیوند دهد.
تضعیف جایگاه دین در سیاست
هرچند شاه در ظاهر با اسلام بیگانه نبود، اما اصلاحات فرهنگی او و پدرش همواره در راستای کاهش نفوذ روحانیت و دین در زندگی اجتماعی بود. تقویم شاهنشاهی نیز گامی دیگر در همین مسیر تلقی شد.
نمایش تداوم نظام شاهنشاهی
با انتخاب کوروش بهعنوان نقطه آغاز تاریخ، شاه قصد داشت نشان دهد که نظام پادشاهی ایران از دو هزار و پانصد سال پیش تاکنون ادامه یافته و سلطنت پهلوی حلقهای از این زنجیر تاریخی است.
واکنشها و مخالفتها با تقویم شاهنشاهی
موضع مراجع تقلید
اولین و جدیترین واکنش از سوی مراجع دینی بود. آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی در نامهای رسمی به مجلس سنا، تصویب تقویم شاهنشاهی را «اهانت آشکار به اسلام» دانست. امام خمینی نیز در سخنرانیهای خود، این اقدام را تلاشی برای بیاعتبار کردن اسلام معرفی کرد.
واکنش روشنفکران
برخی محققان همچون محیط طباطبایی، مقالاتی منتشر کردند که از نظر علمی و تاریخی این تغییر را بیاساس میدانستند. آنان معتقد بودند انتخاب تاجگذاری کوروش بهعنوان مبدأ تاریخ، نهتنها نادرست است، بلکه هیچ پشتوانه علمی ندارد.
نقدهای بینالمللی
پس از انقلاب، بسیاری از پژوهشگران غربی نیز به بررسی این موضوع پرداختند:
- آنتونی پارسونز، سفیر وقت انگلیس در تهران، در کتاب غرور و سقوط این تصمیم را «اقدامی نامعقول و سبکسرانه» نامید.
- نیکی کدی، کارشناس تاریخ معاصر، در کتاب ریشههای انقلاب ایران نوشت: «شاه تقریبا همه مردم را قانع کرد که هدفش ریشهکنکردن اسلام است.»
- یرواند آبراهامیان در ایران بین دو انقلاب بیان کرد: «در جهان معاصر کمتر رژیمی چنین احمقانه عمل کرده که تقویم مذهبی مردم خود را تغییر دهد.»
لغو تقویم شاهنشاهی
با گسترش اعتراضات مردمی در سال ۱۳۵۷ و اوجگیری بحران سیاسی، شاه مجبور شد به عقبنشینی تن دهد. در ۵ شهریور همان سال، با نخستوزیری جعفر شریف امامی، استفاده از تقویم شاهنشاهی لغو و تقویم هجری شمسی دوباره بهعنوان تاریخ رسمی کشور بازگشت.
این عقبنشینی آشکار نشان داد که تغییرات فرهنگی بدون حمایت عمومی، محکوم به شکست هستند.
مروری بر تاریخ تقویم در ایران
تقویمهای پیش از اسلام
- پیشاهخامنشی: تقویمهای محلی و کشاورزی.
- هخامنشی: تقویم اوستایی، ۱۲ ماه ۳۰ روزه.
- اشکانی: ادامه سنت زرتشتی با تغییرات جزئی.
- ساسانی: رسمیکردن تقویم یزدگردی که حتی پس از ورود اسلام نیز رواج داشت.
تقویمهای پس از اسلام
- هجری قمری: بر اساس ماه، بیشتر برای امور مذهبی.
- هجری شمسی: در سال ۱۲۸۹ هجری شمسی رسمیت یافت و بعدها اصلاح شد تا دقیقترین تقویم خورشیدی جهان باشد.
شاهنشاهی ایران در گذر تاریخ
برای درک چرایی انتخاب تقویم شاهنشاهی، باید به ریشههای تاریخی نظام پادشاهی در ایران نگاهی انداخت:
- مادها: نخستین دولت ایرانی.
- هخامنشیان: امپراتوری جهانی با کوروش و داریوش.
- اشکانیان: ۵ قرن ثبات و نبرد با روم.
- ساسانیان: حکومتی قدرتمند و دینی که تا حمله اعراب دوام آورد.
- صفویان: بنیانگذاران وحدت ملی و رسمیتبخش تشیع.
- افشاریان و زندیان: بازسازی قدرت ایران.
- قاجاریه: دوران ضعف و نفوذ استعمار.
- پهلوی: دوران مدرنسازی همراه با تمرکز قدرت سیاسی.
شاه با انتخاب مبدأ کوروش، قصد داشت خود را وارث این زنجیره تاریخی معرفی کند.
چرا تقویم شاهنشاهی شکست خورد؟
- تضاد با باورهای مذهبی جامعه: مردم ایران هویت خود را با اسلام تعریف میکردند و تغییر تاریخ برای آنان بیاحترامی بود.
- نبود پشتوانه علمی: بسیاری از مورخان این تغییر را غیرعلمی و نادرست دانستند.
- ناگهانی بودن تصمیم: هیچ زمینهسازی فرهنگی یا اجتماعی برای چنین تغییری صورت نگرفت.
- برداشت سیاسی: مردم این اقدام را ابزاری برای تحکیم قدرت شاه میدانستند، نه پاسداشت تاریخ.
نتیجهگیری
تقویم شاهنشاهی تنها سه سال دوام آورد، اما آثار سیاسی و اجتماعی آن بسیار عمیق بود. این تجربه نشان داد که تغییرات فرهنگی اگر با باورهای مردم در تضاد باشد، نهتنها موفق نمیشود، بلکه به بحران مشروعیت حکومت نیز دامن میزند.
امروز تقویم شاهنشاهی بهعنوان یک تجربه تاریخی در حافظه جمعی ایرانیان باقی مانده است؛ تجربهای که نشان میدهد پیوند میان تاریخ، دین و سیاست در ایران تا چه اندازه حساس و پرچالش است.